«سکوت» بهترین دستاویز خواص کوفی شد
نوشته شده توسط : کویر
«سکوت» بهترین دستاویز خواص کوفی شد

 

عضو خبرگان رهبری با بیان اینکه خواص کوفی «سکوت» را بهترین دستاویز برای خود قرار دادند، گفت:‌ از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون افرادی بوده‌اند که در ظاهر، شعار خط امام را سرمی‌دانند اما در طول فتنه 88 مورد امتحان قرار گرفته و مردود شدند.

 

آیت‌الله عبدالنبی نمازی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با کلمه به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی ضمن اشاره به عبرت‌های تاریخ اسلام اظهار داشت: عبرت‌های تاریخ به نوعی بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) آغاز شد.
وی افزود:‌ برخی افراد که خود را از صحابه پیامبر(ص) می‌دانستند به مجرد رحلت ایشان، یعنی قبل از اینکه پیامبر را غسل دهند و قبل از اینکه پیامبر را کفن کنند و قبل از آنکه نمازی بر پیامبر بخوانند؛ جنازه پیامبر را گذاشتند و سراغ قدرت‌طلبی و ماجراجویی خویش رفتند.
آیت‌الله نمازی ابراز داشت: این افراد همان‌هایی بودند که ادعا داشتند یار پیامبر هستند،‌ اینها همان‌هایی هستند که در واقعه غدیر برخاستند و با علی علیه‌السلام دست دادند و به ایشان گفتند: بخٍّ بخٍّ لک یا علی»، اینها همان‌هایی هستند که شورا و کمیته تعیین رهبری تشکیل دادند و مسیر رهبری را منحرف کردند و هیچ‎کسی هم حتی نفس نکشید.
وی ادامه داد:‌ این‌ها همان مهاجرینی بودند که با پیامبر مهاجرت کرده بودند و از خانه‌ و کاشانه‌شان گذشته بودند، اینها همان انصاری بودند که به پیامبر اسلام(ص) پناه داده بودند،‌ اما متأسفانه دیدیم که همه آنها رفتند و در سکوت کامل در خانه نشستند و نسبت به پایمال شدن حقوق ولایت سکوت کردند.
این مدرس سطح عالی حوزه علمیه قم با بیان اینکه این یکی از عبرت‌های تاریخ است، ابراز داشت: خواص در این عرصه نقش خود را از دست دادند و به هر دلیل تخریب، تهدید و یا تطمیع سکوت کردند و با وجود اینکه فاصله‌ای هم از دوران پیامبر(ص) و بیعتش در غدیر نگذشته بود، به همین راحتی بیعت شکستند و نقش خود را از دست دادند.

* خواص کوفی سکوت را بهترین راه نجات خود یافتند

آیت‌الله نمازی با بیان اینکه شکست خواص در سال 61 هجری قمری بار دیگر تکرار شد و آنها از حادثه سال 11 هجری که آن همه اتفاقات تلخ را بر خاندان پیامبر موجب شد؛ عبرت نگرفتند، ابراز داشت: همان شیعیان که در کوفه نامه نوشتند به امام حسین علیه‌السلام و از ایشان تقاضا کردند که به کوفه تشریف بیاورند، به محض ورود ابن‌زیاد به کوفه و تهدید او همه ترسیدند و باز نیز سکوت کرده و در خانه‌هایشان نشستند و آن را بهترین دستاویز برای نجات خود یافتند.
وی ابراز داشت: کوفیان در نامه‌های خود به امام نوشته بودند که در کوفه نعمت فراوان شده است، نهرها در کوفه جاری است، بوستان‌های ما پرثمر است و با ورود مسلم علیه‌السلام همه به او دست بیعت دادند اما با ورود ابن‌مرجانه سکوت را بهترین راه نجات خویش یافتند.
وی با بیان اینکه اینها همه درس‌هایی است که ما باید از تاریخ بگیریم، اظهار داشت: امروز باید بسیار مراقب باشیم زیرا تاریخ همیشه تکرار می‌شود و ما باید از وقایع صدر اسلام عبرت بگیریم.
عضو خبرگان رهبری در پایان خاطرنشان کرد: از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون بوده‌اند افرادی که در ظاهر، شعار خط امام را می‌دادند اما در طول فتنه 88 مورد امتحان قرار گرفته و مردود شدند و باید دانست که اینها همه ریزش‌های انقلاب است که رویش‌ها را به دنبال خود دارد.


 

 

 

تطهیر فتنه‌گران با تحریف مواضع رهبری نظام
 
طبق سنتی که رسانه‌های نظام طی سالیان گذشته داشته‌اند و تاکنون نیز این سنت پابرجاست، به خاطر حساسیت دیدگاه‌ها و مواضع ولی فقیه زمان و جلوگیری از عدم تحریف و مصادره به مثل بیانات ایشان، رسانه‌های مکتوب و صوتی و تصویری همیشه موظف بوده‌اند که عین خبرتنظیم شده از سوی دفتر معظم‌له را انعکاس دهند تا کسی فکر دستکاری یا انتخاب قسمتی از آن و حذف برخی دیگر از بیانات را به سرش نزند. وقتی به سابقه این امر نیز برگردیم به وصیت‌نامه الهی سیاسی امام برمی‌خوریم که ایشان با دوراندیشی همیشگی خود که زبانزد خاص و عام است، در آخرین بند وصیت‌نامه تأکید کرده‌اند که «اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود وممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»
اما روز گذشته سایت آقازاده آشوبگر تلاش کرد با تحریف سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع مردم قم که به مناسبت سالروز قیام تاریخی این شهر در 19 دی ماه 56 برگزار شد، از فرمایشات رهبر معظم انقلاب مفری برای تطهیر سران فتنه بسازد.
این سایت با برگزیدن تیتر «عاملان اصلی و طراحان فتنه خارج از کشورند، نه چهره‌های داخلی» برای سخنان رهبر معظم انقلاب، اینگونه القا می‌کند که رهبری نظام عاملان فتنه سال گذشته را فقط خارجی‌ها دانسته و داخلی‌ها را در این قضیه بی‌تقصیر می‌دانند، در حالی که اگر به متن خبر دفتر ایشان مراجعه کنیم، می‌بینیم که آمده است:«ایشان عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می‌گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هُِل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می‌کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند. »
همانگونه که مشاهده می‌شود و در قسمت بالایی خبر سایت رهبری نیز مشاهده می‌شود رهبری نظام در عین اینکه فتنه گذشته را بسیار گسترده و پیچیده تفسیر می‌کنند و تأکید می‌کنند «هنوز ابعاد فتنه سال گذشته به طور کامل شناخته نشده است و زمینه‌های زیادی برای تحلیل و تبیین آن وجود دارد زیرا دشمن طراحی و محاسبات دقیقی انجام داده بود» اما با این حال سران فتنه را بازیچه طراحان اصلی می‌شمرند و با اشاره به اینکه این افراد باید راه خود را از طراحان اصلی جدا می‌کردند، تصریح می‌کنند که این افراد مرتکب گناه شده‌اند.
از تیتر مطلب سایت آقازاده آشوبگر که بگذریم، تحلیلی است که بر خلاف عرف همیشگی بر اول سخنان رهبر انقلاب به تفسیر خود افزوده‌اند و مواضع رهبری نظام را بهانه عقده‌گشایی خود نسبت به افشاگران فتنه قرار داده‌ و اینگونه وانمود کرده‌اند که رهبر انقلاب از نام بردن سران فتنه خودداری کرده است و این امر را نشان از زاویه‌گرفتن جریان اصولگرا با ولایت فقیه تعبیر کرده‌اند.
اما وقتی به اصل خبر رهبری توجه می‌کنیم، می‌بینیم که آمده است «کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می‌گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند» تأمل در این جمله نشان از آن دارد که نه تنها رهبر معظم انقلاب از بردن نام این کلمه خودداری نکرده‌اند بلکه با تکرار ادبیات رایج بین مردم و رسانه‌ها درباره عوامل اصلی فتنه عملاً بر این القاب صحه گذاشته‌اند.
با یک لحظه تأمل در سخنان رهبری و خبر اصلی آن متوجه تحریف انجام گرفته در سایت آینده می‌شویم. جالب اینکه این خط انحراف از سوی سایت جرس وابسته به اتاق فکر لندن فرقه سبز نیز دنبال شده است اما در پاسخ این سؤال که چرا این سایت‌ها که طی سال گذشته و در جریان فتنه بارها نظام و مسئولان آن را به ظلم متهم می‌کردند و حمله اصلی خود را متوجه ستون خیمه نظام کرده بودند، حال چگونه به مواضع تحریف شده ولی فقیه حی حاضر استناد می‌کنند، باید گفت که وزنه این فرقه به حدی در جامعه کاسته شده که سعی دارند برای مواضع غلط خود و سران فتنه دست به مشروعیت‌تراشی بزنند و چه مشروعیتی بالاتر از استنادکردن به سخنان رهبری نظام که برای همگان لازم‌الاتباع است.
کما اینکه هفته گذشته نیز این خط حرکتی را در بیانیه مجمع روحانیون مبارز شاهد بودیم. این مجمع با اینکه در طول فتنه 88 پشت سر سران فتنه ایستاد و انواع تهمت‌ها را به نظام و رهبری روا داشت، در یک موضع‌گیری منافقانه خواستار ملاک قرار دادن مواضع اخیر رهبری مبنی بر پرهیز از تخریب شخصیت‌ها شده بود.

 

 

 

 رفت و آمدهای مداوم نیروهای آمریکایی به پادگان اشرف

 

طی هفته های اخیر هر هفته در روزهای چهارشنبه دو فروند بالگرد از نیروهای آمریکایی از شهر بغداد حرکت نموده در مقر اشرف فرود می آیند. به گزارش کلمه،تعدادی از سرنشینان بالگردها با لباس سازمان حقوق بشر و چند نظامی آمریکایی با تجهیزات کامل و چند نفر لباس شخصی با کاور منقش به آرم صلیب سرخ و تعدادی خبرنگار می باشند.


سرنشینان بالگردها قبل از ملاقات با عناصر منافقین با فرماندهان نظامی ، امنیتی و انتظامی عراقی مستقر در پادگان اشرف جلسه ای را بدون حضور نماینده از عناصر منافقین برگزار می نمایند بعد از اتمام جلسه از اماکن مختلف منافقین بازدید بعمل می آورند .
گفته می شود این اقدام به بهانه توجیه نیروهای عراقی نسبت به قانون پناهندگی و رعایت شئون بین الملل و عدم ایجاد مزاحمت برای منافقین ، همچنین شنیدن مشکلات عناصر منافقین و نحوه تعامل و برخورد با آنها توسط حکومت عراق صورت می گیرد .
البته با توجه به اینکه نیروهای آمریکایی مقر اشرف را ترک نموده اند لذا این نیروها در پوششهای مختلف اقدام به رفت و آمد به این مقر نمایند.

 


 

 

ادامه اخراج کارکنان بی بی سی

 

شبکه بی بی سی سیصد و شصت فرصت شغلی خود را حذف می کند.

به گزارش کلمه ، روزنامه گاردین در اینترنت نوشت : شبکه خبری بی بی سی اعلام کرده است که سیصد و شصت نفر از کارکنان بخش آنلاین خود را اخراج می کند تا بدین ترتیب در بودجه این شبکه که قرار است تا سال دو هزار و سیزده بیست و پنج درصد کاهش یابد و به یکصد و سه میلیون پوند برسد،صرفه جویی شود.

شبکه بی بی سی به منظور کاهش هزینه های خود تلاش گسترده ای را برای تغییر ساختار بویژه در بخش آنلاین خود شروع کرده است و به تدریج بخش هایی را که غیرضروری به نظر می رسند،حذف خواهد کرد.

این شبکه اعلام کرده است که چهارصد پست سطح بالای خود را حذف می کند که حذف یکصد و هشتاد مورد امسال و پیش از موعد مقرر حذف خواهد شد.


 

 آیا جریان سبز یک جنبش جنسی بود؟

 

گروه های اعتراضی مانند «رپ» و «هوی متال» سیر تطور قابل مطالعه ای در کشورهایی چون امریکا داشته اند. شاید باورش دشوار باشد ولی جنبش رپ نخستین بار در قالب یک جنبش سیاسی ضد نظم و ضد حاکمیتی و به عنوان نتیجه ی شکاف نسلی(Generation Gap) در امریکا شناسایی شد. معروف ترین ترانه ی گروه های موسیقی رپ در دهه های پایانی قرن بیستم ترانه ی دکتر آلبان(Alban Nwapa) بود که در حمایت از فلسطین و ابراز انزجار از جنایت های رژیم صهیونیستی سروده شد. نهادهای مطالعاتی وابسته به دولت امریکا اعلام کردند اعتراض و پرخاش جوانانه از سطح پرخاش های انفعالی گذشته است و تشکیل گروه های اینچنینی نشانگر ورود اعتراضات جوانان به سطحی عمیقتر و خطرناکتر است. بنابراین دولت امریکا خیلی زود و با تکیه بر شناختی مبنایی که از جنبش های جوانان بدست آورده بود، رپ و سایر جریان های مشابه را سیاست زدایی کرد و تم اصلی مخالفت را به سمت دیگری کشاند که نتیجتاً کسانی چون ام.سی.هامر (Hammer,M,C) به عنوان پیشروان نسل دوم رپرهای امریکایی ترانه هایی سخیف با موضوعاتی چون تقبیح خانواده و سنت های متعارف اجتماعی را برجسته کردند.

نکته ی ظریفی در سیاست های اجتماعی دولت امریکا وجود دارد. تحلیلگران معتقدند جریان شکاف نسلی اتفاقی همه گیر و غیرقابل اجتناب است و بهتر است دولت ها بجای رد یا انکار آن به بحث درباره ی شیوه ی مدیریت آن بپردازند چراکه در غیر اینصورت این جنبش ها با رفتاری غیرعقلانی و صرفاً‌ احساسی و هیجانی به نوعی تضاد با نظم و نظام سیاسی و اجتماعی حاکم بدل می شوند. اما شکاف نسلی چگونه و با چه تعریفی به این نقطه می رسد؟

جامعه شناسان شکاف نسلی را نوعی گپ و انقطاع اجباری بین بلوغ زیستی-جنسی و بلوغ اقتصادی-اجتماعی می دانند. توضیح اینکه جوانان در سنین 13 تا 18 سال بطور کامل به بلوغ زیستی-جنسی می رسند ولی در جوامع امروزی رسیدن به بلوغ اقتصادی-اجتماعی که به معنای شناسایی فرد به عنوان یک هویت مستقل اجتماعی است یقیناً‌ میسر نخواهد بود. هنگامی می توان از این هویت مستقل سخن گفت که جوان بتواند در اداره ی مالی و اقتصادی خود مستقلاً عمل کند و به عنوان یک فرد اثرگذار در پازل اجتماعی واجد نقش باشد. بنابراین بلوغ اقتصادی-اجتماعی با مقوله ی اشتغال ارتباط مستقیم پیدا میکند. به هیچ وجه متصور نیست که جوان امروز مانند جوان جامعه ی سنّتی در 15 سالگی با پیوستن به فعالیت های اقتصادی خانوادگی براحتی ازدواج کند وبه عنوان یک عضو رسمی جامعه پذیرفته شود.

بنابراین سیاستگذاران غربی با این واقعیت مواجه بودند که چگونه این پرخاش زیستی-جنسی را پاسخ گویند. نگرش های واقع بینانه کشورهای غربی را به این سمت سوق داده اند که بجای تلاش برای پایین آوردن سن بلوغ اقتصادی-اجتماعی، راهی برای حل معضل بلوغ زیستی-جنسی بیابند چرا که در خوشبینانه ترین حالت هم نمی توان برای همه ی جوانان زیر بیست سال زمینه ی استقلال اقتصادی فراهم کرد در حالیکه آنان بطور فزاینده ای با هیجانات شهوانی دست به گریبان اند. غرب این ماجرای پیچیده را با انقلاب جنسی مدیریت کرده است. تحلیلگران غربی معتقدند با آزادی و اباحیگری جنسی می توان طوفان و تنش جوانان را مدیریت کرد و از انتقال پرخاش به مرحله ی سیاسی و ضد نظم ممانعت کرد. تأسیس کلوب های شبانه و ساماندهی اماکن ویژه برای اختلاط آزادانه ی پسران و دختران و در عین حال حمایت از فرزندان احتمالی روابط غیر رسمی از این دسته راهکارهاست.

بخاطر می آورم که یکی از رایزن های فرهنگی ایران در آلمان از قول یکی از سیاستمداران بنام آلمانی مورد سوال واقع شده بود که شما پس از انقلاب با بستن مشروب فروشی ها، کلوب های شبانه، خوابگاه های مختلط و مبارزه با مواد مخدر چگونه موفق به مدیریت جامعه جوان خود می شوید؛ و این را اعتراف کرده بود که اگر یک شب در آلمان کلوب های شبانه تعطیل باشد، فردا روز اعتراضات خیابانی است.

نیازی به توضیح ندارد که برای جمهوری اسلامی ایران نه فهم مسأله و نه روش های حل آن شباهتی با مدل غربی آن نخواهد داشت. طبعاً می پذیریم که مفهوم بلوغ زیستی-جنسی با فهم غربی آن یکسان است ولی برای تفکر دینی، دوران جوانی فقط یک مسأله یا بحران نیست بلکه فرصتی دانسته می شود که می تواند زمینه ی تحقق اهداف بلند دینی-انقلابی را فراهم کند. ممشای امام در تعامل جدی با جوانان به عنوان حاملان اصلی نهضت، اتفاقی شگفت است که جای مطالعه ی بسیار دارد. از طرفی نیاز زیستی-جنسی جوانان ایرانی واقعیتی است که قابل انکار نیست و روش اباحیگرایانه ی غرب هم از اساس با اهداف فرهنگی و مبانی انقلاب اسلامی در تعارض است.

در حال حاضر جوانان ایرانی در بسیاری از نقاط حتی در سنینی پایینتر از 14 سالگی به بلوغ زیستی-جنسی می رسند و مسائلی چون بهبود تغذیه و عوامل محرکی مانند بی مبالاتی های رسانه ای و شیوه های پوشش دختران و از طرفی اوقات فراغت فراوان این مرحله را وارد مرحله ی جدیدتری می کند. این نوشتار در صدد ارائه ی راهکار برای حل این معضل نیست. آنچنان که از عنوان یادداشت برمی آید صرفاً ارائه ی توضیح جدیدی از ماجراهای پس از انتخابات مدّ نظر است.

رهبران سیاسی اعتراضات پس از انتخابات حمّالی جریان اعتراضی را بر گرده ی جوانان و دانشجویان گذاشتند. هرچند عدم اقناع کافی و پاسخ مستدلّ منشأ برخی تعارض های فکری و سیاسی و ریشه ی مخالفت عده ای به حساب می آید اما معتقدم زمینه ی گسترده تر شدن مقطعی اعتراضات در میان جوانان،‌ همانطور که گفته شد، تنش و طوفان احساسی مبتنی بر ناکامی در ارضای نیازهای طبیعی است. جوانان و دانشجویان امروز ایران در چه فضایی حضور اجتماعی دارند. اختلاط محدود دختران و پسران در محیط های دانشگاهی و در عین حال عدم امکان اطفای هیجانات طبیعی نوعی ناکامی محرّک را باعث می شود. استنلی هال روانشناس مشهور مسائل جوانان از این مسأله با عنوان «طوفان و تنش(Storm & Stress)یاد می کند. همچنین در جامعه شناسی کجروی این مسأله در دسته ی تئوری های پرطرفدار «ناکامی-پرخاشگری» مورد بررسی قرار می گیرد(Frustration-Aggression) .

بی تردید شما هم مکرّراً‌ در کلاس های درس و جلسات سخنرانی با استدلال و استنادهای فراوان به شبهات ذهنی و فکری راجع به جریانات پس از انتخابات مواجه بوده اید ولی نهایتاً عده ای دختر و پسر جوان را می بینید که علیرغم شکست تئوریک در پاسخ به استدلال ها بر مخالفت و پرخاشگری خود ادامه می دهند. این پرخاش نه از جنس عدم اقناع که ریشه ای زیستی-جنسی دارد و ناخواسته به عنوان واکنشی به ناکامی های طبیعی ابراز می شود. از آن جهت بر این نکته تأکید دارم که باید واقع بینانه جریان های دانشجویی و رفتارهای خاص آنها را مورد واکاوی قرار داد و عجولانه بخاطر یک واکنش هیجانی آنها را داخل در جرگه ی مخالفین نظام یا منافقان ندانست.

غالب معترضین جوان حتی ابتدایی ترین مفاهیم و جریان های سیاسی را نمی شناسند. آنها حتی از دلیل واقعی اعتراض خود بی اطلاع اند؛ این بی اطلاعی زمینه ی بسیار مناسبی برای کسانی است که بدنبال سوءاستفاده از هیجانات پرخاشگرایانه ی جوانان هستند.

غالب اعتراضات رادیکال در دانشکده های فنی آغاز می شود و نه دانشکده های سیاسی یا فلسفه و از طرفی دانشجوهای شهرستانی بخاطر بهرمندی بیشتر از پاسخهای سنتی اجتماعی و پاکی فضای فرهنگ عمومی و عدم وجود محرک های محیطی بسیار کمتر از تهرانی ها برای پیوستن به اعتراضات بی مبنا مجاب می شوند.

معتقدم تفاوت زیادی بین اعتراضات جوانان و دانشجویان در ماجراهای پس از انتخابات با شادی های خیابانی پس از راهیابی ایران به جام جهانی 1998 فرانسه و همچنین شادی های ساختارشکنانه شان در چهارشنبه سوری نیست. مسوولان کشور باید برای این اعتراضات در دو سطح کاملا متفاوت بیاندیشند. سطح اول اقناع فکری و تبیین مکفی است که زمینه های رفع شبهه و ابهام را برطرف می کند و دیگری راه حلّی مبنایی برای مدیریت نیازها وهیجانات زیستی-جنسی جوانان که ارتباط نزدیکی با نشاط اجتماعی، ازدواج(حتی ازدواج موقت) و‌ فعالیت های گروه های ثانویه دارد.

 


 

 

 





:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : شنبه 5 / 11 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: